۴۸۳ | روشنک آرامش
ادبیات فارسی مرداد ۰۸, ۱۴۰۰



ایستاده بودم
و تماشا را
از چشم هایم
به تنم
به پوستم
به گوش هایم
به حس لامسه ام
می بخشیدم
تو در چشم هایم نمی گنجیدی
برای دیدنت
به قربانگاه آمده بودم
#روشنک_آرامش
#شعر #ادبیات #عاشقانه #دوستت_دارم #حس_خوب #زندگی #عکس_نوشته #دل_نوشته #poetry #lovestory #feelinggood
#آدم_سربه_حوا