• صفحه اول
  • ادبیات فارسی
  • ادبیات ترک
  • ادبیات عرب
  • ادبیات لاتین
  • ادبیات شرق
  • کتاب
  • موسیقی

نشر محتوا با نام نویسندگانش آزاد است ولی حقوقش برای آدمای سربه حوا تا ابد رایگان است.

۶۴۸ | شقایق جلیلی

ادبیات فارسی ۲۱ بهمن ۱۴۰۰

تو انگار خوب می‌دانستی که وقتش است. وقتِ آنکه بیایی و به دنیای من رنگِ #زندگی[…]

ادامه مطلب
44
۶۴۷ | کنستانتین کاوافی

۶۴۷ | کنستانتین کاوافی

ادبیات لاتین ۲۰ بهمن ۱۴۰۰

برگرد گاهی برگرد و بغلم کن برگرد و تنگ بغلم کن وقتی حافظه‌ی تن بیدار می‌شود[…]

ادامه مطلب
43
۶۴۶ | حمیدرضا صدر

۶۴۶ | حمیدرضا صدر

ادبیات فارسی ۱۹ بهمن ۱۴۰۰

زیبایی از عشق می‌آید و #عشق از توجه. توجه به چیزهای ساده و فروتنانه‌ای مثل گرفتن[…]

ادامه مطلب
35
میان سر من و شانه ی تو چه جنگ ها... چه راه ها... چه امپراطوری ها سقوط کردند. میان گردن من و شانه ی تو ابدیت لحظه ای ست که سر بر می گردانی. می گردانی راه را و گردن در انحنای شانه گم می شود... #کتایون_ریزخراتی #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #دوستت_دارم #زندگی #عشق #ولنتاین #عکس_نوشته #دل_نوشته #poetry #lovestory #feelinggood #valentine #iran #آدم_سربه_حوا @adamesarbehava - 645 www.adamesarbehava.ir

۶۴۵ | کتایون ریزخراتی

ادبیات فارسی ۱۸ بهمن ۱۴۰۰

میان سر من و شانه ی تو چه جنگ ها… چه راه ها… چه امپراطوری ها[…]

ادامه مطلب
24
۶۴۴ | حمید سلیمی

۶۴۴ | حمید سلیمی

ادبیات فارسی ۱۷ بهمن ۱۴۰۰

خواستم بگم بیا منو ببر حبس کن تو بغلت. نگفتم. دکتر گفته نگم. گفته تمرین بی‌حرفی[…]

ادامه مطلب
19
۶۴۳ | ناشناس

۶۴۳ | ناشناس

ادبیات فارسی ۱۶ بهمن ۱۴۰۰

کلماتِ تو رَد انار داشت و قلبِ من پیراهنِ سفیدی بود… #ناشناس   #شعر #ادبیات #عاشقانه[…]

ادامه مطلب
17

۶۴۲ | مجتبی پورفرخ

ادبیات فارسی ۱۵ بهمن ۱۴۰۰

همونطور که داشت دونه دونه نارنگیارو می‌چید تو ظرف پرسید: راستی به نظرت من اگه فصل[…]

ادامه مطلب
27
۶۴۱ | عادل رستمکلایی

۶۴۱ | عادل رستمکلایی

ادبیات فارسی ۱۵ بهمن ۱۴۰۰

عشق را، اولین جمله‌یِ عاشقانه را، اولین شعرِ دلبرانه را، پروردگار نوشت، آن‌هم درست بعد از[…]

ادامه مطلب
21
۶۴۰ | مورات تاولی

۶۴۰ | مورات تاولی

ادبیات ترک ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

به من نگو خدا‌ نگهدار من از تو می‌آیم… #مورات_تاولی   #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #زندگی[…]

ادامه مطلب
24
بغل کردن خیلی عجیبه! دستتو می‌پیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ پر از مورفین وارد پوست تنت شده؛ شناور میشی تو آرامش و وقتی نسخ بغل کردنش میشی، جای خالی قلبش سمت راست قفسه سینه ات طوری درد میگیره که حاضری کل دنیاتو بدی تا فقط یک‌بار دیگه تو بغلت حسش کنی... #ناشناس #شعر #ادبیات #عاشقانه #دوستت_دارم #حس_خوب #زندگی #کتاب #عکس_نوشته #دل_نوشته #عشق #lovestory #feelinggood #poetry #iran #آدم_سربه_حوا @adamesarbehava - 639 www.adamesarbehava.ir

۶۳۹ | ناشناس

ادبیات فارسی ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

بغل کردن خیلی عجیبه! دستتو می‌پیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ[…]

ادامه مطلب
25
۶۳۸ | امیرحسین کامیار

۶۳۸ | امیرحسین کامیار

ادبیات فارسی ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

دلم برای تو، برای تو از نزدیک تنگ است… می‌دانی نه در زمان‌هایی که خسته‌ یا[…]

ادامه مطلب
19
۶۳۷ | لاادری

۶۳۷ | لاادری

ادبیات عرب ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

من درباره ی تو با کسی حرف نمی زنم؛ اما تو از چشم های من سرریز[…]

ادامه مطلب
15
گاهی تمام نور جهان خلاصه می‌شود در یادی: به یادت بودم، به یادت هستم، در یاد منی ... حضور در یاد کسی که دوستش می‌داریم مقاومت آدمی است برابر مرگ، برابر تاریکی مهیب فراموش شدن. #امیرحسین_کامیار #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #زندگی #دوستت_دارم #عشق #دل_نوشته #عکس_نوشته #lovestory #feelinggood #poetry #iran #آدم_سربه_حوا @adamesarbehava - 636 www.adamesarbehava.ir

۶۳۶ | امیرحسین کامیار

ادبیات فارسی ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

گاهی تمام نور جهان خلاصه می‌شود در یادی: به یادت بودم، به یادت هستم، در یاد[…]

ادامه مطلب
24
۶۳۵ | رحمان نصر اصفهانی

۶۳۵ | رحمان نصر اصفهانی

ادبیات فارسی ۱۳ بهمن ۱۴۰۰

تو در قلب و من خسته به چاهی گنه از کیست؟ از آن پنجره ی باز؟[…]

ادامه مطلب
18
۶۳۴ | جداریات

۶۳۴ | جداریات

ادبیات عرب ۱۲ بهمن ۱۴۰۰

چشم‌ های من تویی چه کسی چشم‌ هایش را رها میکند؟ #جداریات   #شعر #ادبیات #عاشقانه[…]

ادامه مطلب
16
می خواهی زمین شوم و در یک صورت فلکی دورت بگردم تاببینی چقدر خورشیدی در زندگی من، ببینی چه جانی می گیرم از گرمای وجودت. می خواهی زمین شوم ... تو در من راه بروی، قدم بزنی و ببینی چگونه سبز می شوم از هر قدم ات ...! #پوریا_نبی_پور #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #زندگی #دوستت_دارم #عشق #زمستون #عکس_نوشته #دل_نوشته #poetry #lovestory #feelinggood #آدم_سربه_حوا ⁩ @adamesarbehava - 633 www.adamesarbehava.ir

۶۳۳ | پوریا نبی پور

ادبیات فارسی ۱۱ بهمن ۱۴۰۰

می خواهی زمین شوم و در یک صورت فلکی دورت بگردم تاببینی چقدر خورشیدی در زندگی[…]

ادامه مطلب
21
۶۳۲ | آریا ابراهیمی

۶۳۲ | آریا ابراهیمی

ادبیات فارسی ۸ دی ۱۴۰۰

صدای هر کسی مثل اثر انگشتش منحصر به فرده، برای کسی که از صدای محبوبش آرامش[…]

ادامه مطلب
17
۶۳۱ | غلامرضا بروسان

۶۳۱ | غلامرضا بروسان

ادبیات فارسی ۵ دی ۱۴۰۰

دستم در اندیشه‌یِ‌‌ دستِ تو از هوش می‌رود #غلامرضا_بروسان   #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #زندگی #دوستت_دارم[…]

ادامه مطلب
14
دست تو شمالی ترین دقیقه ی دیروز روی شانه ی من قد می کشید و به دریا می رسد هیچ فکر میکردی ته فنجان لب طلیی ام دریایی باشد و هر روز کبوتری بال بسته در ساحلش بنشیند و قهوه بنوشد و تمام چهارشنبه سوری های دنیا مثل همین شب نارس آتشی در دل دریا روشن کند و کنار آن بنشیند و با کسی به لهجه ی انار مهربانی کند ؟ نگو که هیچ وجه مشترکی بین آیینه و کبوتر و دریا نیست تمام یینه های دنیا به دریا می ریزند و تمام کبوترهی دنیا ته دریا آشیانه می کنند اگر باور نمی کنی پنجره ی باران خورده ات را باز کن. . . #مریم_اسدی @adamesarbehava - 630 www.adamesarbehava.ir

۶۳۰ | مریم اسدی

ادبیات فارسی ۴ دی ۱۴۰۰

دست تو شمالی ترین دقیقه ی دیروز روی شانه ی من قد می کشید و به[…]

ادامه مطلب
21
۶۲۹ | ناشناس

۶۲۹ | ناشناس

ادبیات فارسی ۳ دی ۱۴۰۰

پنجره باز است آغوشت مه آلود چشمانت آبی خیالت مهتابی است باران امشب حکایت مژگانت را[…]

ادامه مطلب
17
  • جدیدتر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • …
  • 15
  • قدیمی‌تر